شعری که زندگیست
احمد شاملو شعری که زندگیست موضوع شعر شاعر پیشین، از زندگی نبود. در آسمان خشک خیالش، او جز با شراب و یار نمی کرد گفتگو. او در خیال بود شب و روز، در دام گیس مُضحِک معشوقه پای بَند، حال آنکه دیگران، دستی به جام باده و دستی به زلف یار، مستانه در زمین خدا نعره...