َ«شاهنامه» فردوسی، کتاب شاهان نیست Shâhnâmeh, no es libro de reyes
در نوشته ای به زبان انگلیسی دیدم عنوان اثر معروف فردوسی را به صورت Book of the kings (کتاب شاهان) ترجمه کرده اند. حال آنکه «شاهنامه» کتابی در باره جوانمردی و پاکخویی است و اگر درمواردی از برخی پادشاهان در آن یاد شده است، در ارتباط با همین موارد است.
پس از تصرف ایران به دست تازیان (که ائینی جز کشتار و چپاول نمی شناختند) و از فرهنگ عاری بودند و تنها قران را تنها گنجینه دانش و فرهنگ خود می دانستند و گذشته از آن مردمان دیگر را به چشم بردگی می نگریستند، کسانی در ایران پیدا شدند (شعوبیه) که با بیان گذشته درخشان و افتخار آمیز خود (به صورت نظم و نثر) علیه قوم اشغالگر به پا خواستند. فردوسی توسی یکی از آنان بود که پس از مرگ ملایان اجازه ندادند که در گورستان مسلمان دفن شود. چون او در برابر کتابی اعراب بدان می نازیدند کتاب پرداخته بود که همگان اشعار آن را با دل و جان می نیوشیدند و به یاد می سپردند. درست بر خلاف نوشته های عربی. البته پیش از شاهنامه فردوسی، شاهنامه های دیگری به نظم و نثر وجود داشته است. که گفتگو در باره ی آن ها نیازمند گفتار مفصل جداگانه ای است.
«نامه» به فارسی یعنی کتاب و مقصود از «شاه» نیز یعنی «بهترین» و «اصلی» مثل: شاهراه، شاه رگ، شاه سیم، شاهپر و مانند آن، در نتیجه «شاهنامه» یعنی بهترین و اصلی ترین کتاب و نه چیز دیگر.