قلب مادر
قلب مادر
منبع: کتاب «تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار «ایرج میرزا» و خاندان و نیاکان او»، به اهتمام شادروان دکتر محمد جعفر محجوب. چاپ سوم سال 1353- نشر اندیشه
توضیح از: رسول پدرام
کلمات مشخص شده با (*) در قسمت پایین توضیح داده شده است.
داد معشوقه به عاشق پیغام، که کند مادرِ تو با من جنگ
هر کجا بینَــــدَم از دور کند، چهره پر چین و جَبین* پر آژنگ*
با نگاهِ غضب آلود زَنَد ، بر دل نازک من تیر خدنگ
از درِ خانه مرا طَرد کند، همچو سنگ از دهن قـَــــلماسَنگ*
مادرِ سنگ دلت تا زنده ست، شَهد* در کامِ من و تست شَـــــــَرنگ*
نشوم یک دل و یک رنگ ترا، تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وِصالم برسی، باید این ساعت بی خوف و درنگ
رَوی و سینه ی تنگش بِدَری، دل برون آری از آن سینه ی تنگ
گرم و خونین به مَنَش باز آری، تا بَرَد ز آینه ی قلبم زنگ
عاشق بی خِرَدِ نا هنجار*، نه، بَل آن فاسِق* بی عصمت و ننگ
حُرمتِ مادری از یاد بِبُرد، خیره از باده و دیوانه ز بَنگ
رفت و مادر را افکند به خاک، سینه بدرید و دل آورده به چنگ
قصد سر منزل معشوقه نمود، دلِ مادر به کَفَش چون نارنگ
از قضا خورد دَمِ در به زمین، و اندکی سوده* شد او را آرنگ*
وان دل گرم که جان داشت هنوز، اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو بر خاست نمود، پِیِ بر داشتن آن آهنگ*
دید کز آن دل آغشته به خون، آید آهسته برون این آهنگ
آه دست پسرم یافت خراش،
آخ پای پسرم خورد به سنگ
معانی کلمات:
جبین: پیشانی
آژنگ: چین و چروک
قلماسنگ: فلاخن
شهد: عسل
شرنگ: زهر، تلخ
ناهنجار: زشت و ناپسند
فاسق: در این بیت یعنی تبهکار
سوده: خراشیده
آرنگ: آرنج
آهنگ: قصد، نیت