دزد به دزد می زند، وای به دزد آخری
هادی خرسندی: وای به دزد آخری
«بابک ـ ز»* نشسته با، وزیر دادگستری،
دقایقی میگذرد، به ذکر خیر خاوری.
بعد گزارشی از آن، سپاهی است و لشکری،
ادامهاش تَذکُّر کنایهدار اکبری.
سپس لحاظ میشود نامهی بیت رهبری،
دزد به دزد میزند، وای به دزد آخری.
ببین که بین شاهدان خواهر بابک آمده،
با دو هزار کاغذ و رسید و مدرک آمده.
از آنطرف وکیل با دفتر و دَستَک آمده،
وقت اشاره کردن و موقع چشمک آمده.
ساخت به این صراحت و پاخت بدین مُصَوّری،
دزد به دزد میزند، وای به دزد آخری.
،**گفت جناب مُتَّهَم به قاضی صَلّي عَلی
که خویش را سپردهام به دست لاحول ولا.
کلید بانک من بُوَد دست شهید کربلا،
نذر فقیه کردهام سه چار کامیون طلا.
شما دگر جمع بکن بحث قضا و داوری،
دزد به دزد میزند، وای به دزد آخری.
دزد به دزد میزند به نام حضرت علی،
دزد به دزد میزند برای خاطر ولی،
دزد به دزد میزند راحت و بیمعطلی،
رها کنید دزد را به یَلَلی و تَلَلی.
که چشم ما نمیخورد آب زِ جنگ زرگری،
دزد به دزد میزند، وای به دزد آخری.
آمده سردار سپه، مسلّحانه و قوی،
ژست گرفته عینهو شاهرضای پهلوی.
ندا دهد که: بابکام، برو که خوب میروی،
ولی به یاد آور از «مهآفرید خسروی»
———————————-
* دستگاه عدل جمهوری اسلامی برای رعایت حق قانونی متهمان، نامشان را با حروف اول آوردند و چشمشان را در عکس پوشاندند. بخوانید: «رضا نجفی نماینده دادستان صبح شنبه در آغاز جلسه دادگاه پرونده میلیاردر نفتی افزود: «این دادگاه برای سه نفر به نامهای «ب. ز»، «ج. ف. ه» و «م. ش» تشکیل شده است» در اینجا به نظر می رسد منظور شاعر بابک زنجانی باشد!.»
** منظور قاضی صلواتی است.
*** مه آفرید امیرخسروی از فعالان اقتصادی جمهوری اسلامی بود که او را هم به اتهام سوء استفاده محاکمه کردند. او به این امید بود که در جلسه بعدی دادگاه خیلی از همدستانش را افشا خواهد کرد، اما عمرش به جلسه بعدی نرسید و یک شب در زندان اعدامش کردند!